because of you
I will not make the same mistakes that you did
من ديگه اشتباه تورو تکرار نمي کنم
I will not let myself cause my heart so much misery
نمي ذارم با دستاي خودم قلبم رو بدبخت کنم
I will not break the way you did
من مثل تو نميزنم همه پلاي پشت سرم رو خراب کنم
You fell so hard
تو بدجور شکست خوردي
I learned the hard way, to never let it get that far
اين برام تجربه شد، که اينقدر چيزي رو گشش ندم
Because of you
I never stray too far from the sidewalk
بهخاطر تو، ديگه گم راه نميشم
Because of you
I learned to play on the safe side
بخاطر تو، يادگرفتم که خودم رو به آب و آتيش نزنم
So I don't get hurt
پس ديگه زربه نمي بينم
Because of you
I find it hard to trust
بخاطر تو، فهميدم که اطمينان کردن سخته
Not only me, but everyone around me
نه فقط خودم، بلکه همه دور و بريام
Because of you
I am afraid
به خاطر تو من مي ترسم
I lose my way
راهم رو گم کردم
And it's not too long before you point it out
و زمان طولاني نيست که تو باعثش شدي
I cannot cry
نميتونم گريه کنم
Because I know that's weakness in your eyes
چون ميدونم که اين در برابر تو ضعف به حساب مياد
I'm forced to fake a smile, a laugh
مجبورم که به دروغ لبخند بزنم، بخندم
Every day of my life
هر روز زندگيم
My heart can't possibly break
قلبم ديگه به همين راهتيا نميشکنه
When it wasn't even whole to start with
وقتي حتي اين تمام چيزي نبود که شروع شد
Because of you
I never stray too far from the sidewalk
بهخاطر تو، ديگه گم راه نميشم
Because of you
I learned to play on the safe side
بخاطر تو، يادگرفتم که خودم رو به آب و آتيش نزنم
So I don't get hurt
پس ديگه زربه نمي بينم
Because of you
I find it hard to trust
بخاطر تو، فهميدم که اطمينان کردن سخته
Not only me, but everyone around me
نه فقط خودم، بلکه همه دور و بريام
Because of you
I am afraid
به خاطر تو من مي ترسم
I watched you die
مردنت رو مي ديدم
I heard you cry
Every night in your sleep
هر شب قبل از خواب صداي حق حق گريت رو مي شنيدم
I was so young
من بچه بودم
You should have known better than to lean on me
بهتر بود مي دونستي که به من اتکا کني
You never thought of anyone else
تو به هيچ کس ديگه اي فکر نمي کردي
You just saw your pain
تو درد و رنجت رو از خودت جدا کردي
And now I cry
In the middle of the night
Over the same damn thing
و حالا در نيمه هاي شب دارم براي همون چيزاي لعنتي که تو
گريه مي کردي گريه مي کنم
Because of you
I never stray too far from the sidewalk
بهخاطر تو، ديگه گم راه نميشم
Because of you
I learned to play on the safe side
بخاطر تو، يادگرفتم که خودم رو به آب و آتيش نزنم
So I don't get hurt
پس ديگه زربه نمي بينم
Because of you
I tried my hardest just to forget everything
بخاطر تو، تمام سعيم رو کردم که همه چيز رو فراموش کنم
Because of you
I don't know how to let anyone else in
بخاطر تو، نميدونم چطور ميتونم کس ديگه اي رو به قلبم راه بدم!
Because of you
I'm ashamed of my life because it's empty
به خاطر تو من از زندگيم پشيمونم، چون پوچه
Because of you
I am afraid
بخاطر تو من مي ترسم
Because of you
بخاطر تو